تعارض هدف مدارس دولتی و سازمان سنجش در آزمون سراسری
کنکور ماراتنی برای پولدارها؟
به گزارش تور و گردشگری، گرچه به قول مسئولین طی سالهای اخیر انحصار رتبه های تک رقمی کنکور در مدارس مرکزنشین و استان های بزرگ و برخوردار شکسته شده است اما آمار عرضه شده از جانب کارشناسان نشان داده است که به صورت کلی ۸۰ درصد رتبه های برتر کنکور سراسری در دهک های هشت تا ۱۰ اقتصادی قرار دارند. به عبارت دیگر این آمار نشان داده است که دهک های کم برخوردار در ماراتن کنکور، به ناچار بازنده هستند.
به گزارش تور و گردشگری به نقل از ایسنا، علیرغم این که اخیرا نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۲ اعلام شده است و هنوز باید منتظر اعلام نتایج نهایی بود تا مشخص شود رتبه های برتر سال جاری در ارتباط با کدام دهک های اقتصادی جامعه هستند اما آمار سالهای اخیر نشان میدهد سهم دهک اول و دوم جامعه از رتبه های برتر یا همان زیر ۳۰۰۰ کنکور، ۰.۹ درصد و به عبارت دیگر حتی زیر یک درصد است. این دقیقاً همان چیزی است که مسئله و ضرورت توجه به عدالت آموزشی و فرصت های برابر در آموزش و ارتقای کیفیت آموزش در مدارس دولتی را گوشزد می کند.
ایمان افتخاری عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی جمعه شب گذشته (۲۰ مردادماه) در مورد سهم دهک های اقتصادی ایران در رتبه های زیر ۳۰۰۰ کنکور سراسری و مقایسه آن با سهم دهک های اقتصادی جامعه کشور فرانسه در مدارس و دانشگاه های خاص این کشور آمار قابل تاملی را ارئه داد.
سهم دهک اول و دوم در رتبه های برتر؛ زیر یک درصد بر مبنای جداول آماری که وی در برنامه ای تلویزیونی عرضه داد، سهم چهار دهک اول اقتصادی ایران در رتبه های زیر ۳۰۰۰ کنکور سراسری ۳.۶ درصد است که باید گفت در این بین سهم دهک اول و دوم زیر یک درصد یعنی ۰.۹ درصد و مشخصا سهم دهک اول فقط ۰.۲ درصد است.
۸۰ درصد رتبه های برتر در دهک هشت تا ۱۰ قرار دارند از طرف دیگر طبق همین جداول آماری در مجموع ۷۹.۱ درصد و در واقع قریب به ۸۰ درصد از رتبه های زیر ۳۰۰۰ کنکور از نظر اقتصادی در دهک هشت تا ۱۰ قرار دارند و مشخصا ۴۸.۱ درصد از این رتبه ها در دهک دهم جای می گیرند. یعنی نیمی از رتبه های برتر یا زیر ۳۰۰۰ کنکور از قشر مرفه و دهک دهمی هستند.
این آمار در صورتی است که در کشور فرانسه سهم دهک یک تا چهار ۱۵ درصد، سهم دهک دهم ۳۱ درصد و سهم دهک هشتم، نهم و دهم ۶۱.۵ درصد در ورود افراد به مدارس خاص و دانشگاه های برتر فرانسه است.
بیش از نیمی از دانش آموزان مدارس سمپاد را دهک های هشت به بالا تشکیل می دهند این نکته هم قابل توجه است که حتی سهم چهار دهک پایین جامعه ایران از مدارس سمپاد هم ناچیز و فقط ۸ درصد و در مقابل سهم دهک هشت، ۹ و ۱۰ از مدارس سمپاد ۶۸.۳ درصد است و این یعنی بیشتر از نیمی از دانش آموزان مدارس سمپاد را دهک های هشت به بالا می سازند.
از طرف دیگر به قول الهام یاوری معاون وزیر آموزش وپرورش و رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، به طور متوسط ۷۰ درصد رتبه های تک رقمی کنکور و هم ۷۰ درصد رتبه های زیر هزار کنکور را دانش آموزان سمپادی می سازند که طبق آمار ارایه داده شده در بالا اغلب این دانش آموزان از دهک های مرفه ۸ به بالا هستند.
البته به قول وی «انحصار رتبه های تک رقمی در مدارس مرکزنشین و استان های بزرگ و برخوردار شکسته شده است» و سال قبل مدارس سمپاد از شهر یاسوج، بروجن، سبزوار، نیشابور، شهر بابک و گرگان رتبه تک رقمی کنکور داشته اند، اما به هر حال در سایر استان ها هم خانواده های مرفه نشینی هستند که جزو دهک هشت به بالا تلقی می شوند. ازاین رو اصل صورت مسئله هنوز پا برجا می ماند.
به گزارش تور و گردشگری به نقل از ایسنا، قبل از این منصور کبکانیان عضو دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی هم به این مهم پرداخته و گفته بود که سهم دهک های اول، دوم و سوم که قشر کم برخوردار و محروم جامعه تلقی می شوند از رتبه های زیر ۳۰۰۰ ورودی دانشگاه ها در سال ۱۴۰۰ـ۱۳۹۹ تنها ۲ درصد، دهک های هشتم، نهم و دهم ۸۰ درصد و در میان این ورودی ها دهک اول ۰.۲ درصد و دهک دهم ۴۸.۱ درصد است.
بنا بر آماری که وی در یک برنامه تلویزیونی عرضه داد، سهم دهک کم برخوردار و محروم در ورودی رشته های پزشکی و دندان پزشکی سال ۱۴۰۰ـ ۱۳۹۹ هم ۱.۳ درصد است.
همینطور ورودی ها دهک های محروم، یک، دو و سه در آن سال (۱۴۰۰ـ ۱۳۹۹) در رشته برق دانشگاه شریف، صفر درصد و ورودی های دهک هشت، 9 و 10 هم ۸۷ درصد و مشخصا ورودی دهک دهم در آن سال ۶۰ درصد بوده است.
در آن سال(۱۴۰۰ـ۱۳۹۹) در رشته روانشناسی هم ورودی دهک محروم ۲.۹ درصد و ورودی دهک مرفه ۸۰.۴ درصد بوده است.
نقش ۲.۳ درصدی مدارس دولتی در رتبه های برتر این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در رابطه با مدارسی که رتبه های زیر ۳۰۰۰ در سال ۱۴۰۰ـ ۱۳۹۹ در آنها درس خوانده بودند هم عنوان کرده بود «نقش مدارس دولتی و معمولی در دانش آموزانی که آن سال رتبه های زیر ۳۰۰۰ آورده بودند ۲.۳ درصد بوده است و نقش مدارس غیردولتی، نمونه مردمی و استعدادهای درخشان ۸۰ درصد بوده است.»
به گزارش تور و گردشگری به نقل از ایسنا، آمار یاد شده زنگ خطری بود که کمتر شنیده می شد، زنگ خطر افت کیفیت آموزشی مدارس دولتی و روی آوردن دانش آموزان برای دریافت خدمات آموزشی برتر به مدارس خاص، ترس از عقب ماندگی در ماراتن کنکور سبب شده مدارس خاص نظیر مدارس غیردولتی، نمونه مردمی و استعدادهای درخشان، نقش منجی را بازی کرده و اقشار برخوردار با هزینه کرد هنگفت در این مدارس، آینده تحصیلی فرزندان خویش را تضمین کنند.
علاوه بر آن از آنجایی که توان اقتصادی برای تأمین مخارج مدارس خاص از عهده خیلی از اقشار خارج است، طبیعتا دهک های پایین به ناچار بازنده این مارتن هستند.
عبور از گردنه سرنوشت ساز کنکور با ثبت نام در مدارس خاص
در همین راستا دکتر علی محبی رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، عضو شورای عالی آموزش وپرورش و استاد تمام برنامه ریزی درسی در گفتگو با ایسنا، در پاسخ به این پرسش که باوجود اصل سی ام قانون اساسی چرا شرایط به سمتی رفته است که دانش آموزان برای کسب برترین تدریس های علمی مجبور هستند هزینه های گزافی در مدارس خاص داشته باشند؟، اظهار داشت: آموزش وپرورش و تحصیل مجانی با کسب برترین تدریس ها برای قبولی در دانشگاه در رشته های پر متقاضی دومقوله متنفاوت هستند. ما با افزایش متقاضی و عرضه محدود در رشته های پر متقاضی روبرو می باشیم که البته بحث های در ارتباط با خویش را دارد.
وی با اعلان اینکه ازاین رو رقابت بر سر صندلی های رشته های پرمتقاضی بسیار بالاست، توضیح داد: آموزش عالی اعلام می کند برای پر کردن این صندلی ها چاره ای جز طراحی آزمونی بسیار غربالگر و دشوار ندارد چون می خواهد بهترین ها را انتخاب کنند. دانش آموزان هم به جهت اینکه بتوانند این آزمون ها را با موفقیت بگذرانند باید دانش و مهارت های بسیار بالایی داشته باشند. ازاین رو خانواده ها با سرمایه گذاری بیشتر بر روی آموزش فرزندان خود برای ورود به مدارس استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و مدارس غیر دولتی معروف، می کوشند شانس عبور از این گردنه سرنوشت ساز را برای فرزندان خود هموارتر کنند.
سیاست هدایت دانش آموزان به سمت کنکور؛ سرنوشت محتوم تمام دانش آموزان محبی با اعلان اینکه به صورت کلی سیاست های آموزشی به سمت هدایت همه دانش آموزان به سمت کنکور است، اضافه کرد: این سرنوشت محتوم تمام جمعیت دانش آموزی است. بدین سان طبیعی است که خانواده ها با سرمایه گذاری مادی و آموزشی بیشتر بر روی دانش آموزان به دنبال پیروزی در این مسابقه نفس گیر باشند که محصول حکمرانی آموزشی نادرست است. متاسفانه باوجود این که اغلب سیاستگذاران آموزشی و قانونگذاران هم به آن اذعان دارند اما هنوز راهکار جدی برای اصلاح آن عرضه نشده است.
سرانه هر دانش آموز در مدارس دولتی حدود ۱۰۰ هزار تومان است رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش در پاسخ به این که چرا توان مدارس دولتی در حدی نیست که دانش آموزان را از لحاظ علمی تأمین کند و حتی محصلان مدارس دولتی مجبور هستند در کلاس های کنکور آموزشگاه های خصوصی شرکت کنند؟، افزود: نکته اول محدودیت منابع مالی مدارس دولتی است. سرانه هر دانش آموز در مدارس دولتی حدود ۱۰۰ هزار تومان است در حالی که در مدارس غیر دولتی میانگین حدود ۳۰ میلیون تومان از اولیای دانش آموزان پول می گیرند. اگر حتی ۱۰ درصد این مبلغ را صرف ارتقای آموزش و آمادگی کنکور کنند، ۳۰ برابر ظرفیت مالی مدارس دولتی می شود.
وی اشاره کرد: نکته دوم این که در مدارس غیر دولتی بخاطر تعداد کمتر دانش آموز، زمان آموزش بیشتری در اختیار است و ساعات بیشتری در روز در مدرسه آموزش می بینند. در مدارس دولتی چنین امکانی نیست. ضمن این که اختیار لازم را هم ندارند. البته در میان مدارس دولتی هم مدارسی هستند که کیفیت نسبتا خوبی دارند کما این که در میان مدارس غیردولتی هم برخی مدارس خاص نه همه مدارس غیر دولتی هستند که از کیفیت بالاتری برخوردار می باشند. حتی در همان مدارس خاص و مشهور هم اینطور نیست که دانش آموزان احتیاج به کلاس کنکور نداشته باشند، بلکه برعکس در آنجا کلاس های کنکور بیشتری توسط مدرسه برگذار می شود.
تعارض هدف بین مدارس دولتی و سازمان سنجش این استاد تمام برنامه ریزی درسی افزود: نکته دوم تعارض هدفی است که مابین مدرسه دولتی و سازمان سنجش وجود دارد. اهداف برنامه درسی که مدارس دولتی برابر قانون باید محقق کنند تربیت شش ساحتی یا همان تربیت همه جانبه است در صورتیکه هدف سازمان سنجش، پذیرش قوی ترین دانش آموزان فقط در ساحت علمی و آن هم فقط جنبه شناختی و نه تربیت در ساحتهای زیبایی شناختی و هنری، اقتصادی، زیستی و بدنی، اجتماعی و اخلاقی است. ازاین رو دانش آموزان برای موفقیت در این رقابت نفس گیر به مهارت هایی بالاتر از سطح مدرسه و همسالان خود نیازمند هستند.
تنوع بیش از اندازه مدارس و جداسازی دانش آموزان با عناوین مختلف مثل «تیزهوش» ۲۰ نوع مدرسه داریم محبی با اشاره به تنوع بیش از اندازه مدارس در ایران، عنوان کرد: حدودا میتوان گفت در هیچ کشوری مثل ما عمل نمی گردد. ما دانش آموزان مستعد و دارای استعداد بیشتر را با عناوینی مثل تیز هوشان، نمونه دولتی، شاهد، و.... جدا می کنیم؛ برای دانش آموزانی هم که تمکن مالی بیشتری دارند انواع مدارس غیر دولتی درست کرده ایم به نحوی که حدود ۲۰ نوع مدرسه داریم. خب معلوم است که قبولی کنکور بیشتر از بین مدارسی باشد که جداکرده و به آنان بیشتر توجه می شود.
این عضو شورای عالی آموزش وپرورش اشاره کرد: البته مدارس دولتی هم در یک فرایند طولانی به این حال و روز افتاده اند و علل مختلفی برای این نزول فزاینده کیفیت وجود دارد. علاوه بر مبحث منابع مالی و سرانه آموزشی و تنوع زیاد مدارس، عامل مهم دیگر فقدان نظام پاسخگویی است. البته این خاص آموزش وپرورش نیست، سایر دستگاهها هم همین وضعیت را دارند. در اینجا تمرکز ما معطوف بر آموزش وپرورش است. در هیچکدام از دولت های قبلی مدیران آموزشی بخصوص مدیران مدارس بر مبنای ملاکها و شاخصهای روشنی مورد داوری، انتصاب یا عزل قرار نگرفته اند، چونکه اهداف، ملاک ها و معیارهای ثابت و روشنی برای ارزیابی برنامه های مدیران وجود نداشته است.
رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش بیان نمود: هم اکنون هم باوجود کارهای خوبی که شروع شده، هنوز به همین نحو عمل می شود. گرچه همواره بودجه نظام آموزش عمومی نسبت به سایر کشورهای پیشرفته خیلی پایین بوده است، اما برای همین بودجه کم هم الگوی شفافیت و پاسخگویی ترسیم نشده است و نظام بودجه ریزی مشکل جدی دارد. ما در تمام این ۴ دهه گذشته نیامده ایم به صورت ملی نظام آموزش وپرورش و مدیران آن (در سطح ستاد، استان، منطقه و مدرسه و معلم) برای مثال بر مبنای میزان ترک تحصیل، نرخ تکمیل دوره های تحصیلی، میانگین عملکرد دانش آموزان در مهارت های اساسی و غیره را مورد ارزشیابی قرار دهیم تا ببینیم چه دولت یا مدیرانی در این ملاک ها و معیارها عملکرد بهتر یا بدتری داشته اند.
برنامه های حوزه آموزش وپرورش ضمانت اجرا نداشته اند این استاد تمام برنامه ریزی درسی با اعلان اینکه هر یک از دولت ها و مدیران با تبلیغات فراوان برنامه های آشفته مختلفی را اجرا و رفته و سکان را به دیگری واگذار کرده اند، تصریح کرد: بعنوان یک مثال واضح، ما از سال ۲۰۰۱ میلادی به صورت پی در پی در سنجش تیمز و در یک دهه گذشته سنجش پرلز حضور داشته ایم، در صورتیکه از سال ۲۰۱۱ عملکرد خیلی ضعیفی در آزمون پرلز (سوادخواندن) داشته ایم. هیچ دولتی برای بهبود عملکرد دانش آموزان کشور کاری جدی جز تصویب برنامه های کلی نکرده است که حدودا اغلب آنها هم ضمانت اجرا نداشته است.
وی با اعلان اینکه بازده دانش آموزان یا Outcome از مهم ترین شاخصهای سنجش کیفیت نظام های آموزشی است، توضیح داد: اگر به آمارها دقت کنید همواره ترک تحصیل افزایش، نرخ تکمیل دوره های تحصیلی ابتدایی و متوسطه کاهش و متوسط عملکرد دانش آموزان (در سطح ملی و بین المللی) یا ثابت بوده یا کاهش داشته است. آیا تا کنون برنامه ای برای بهبود این شاخص ها شامل عملکرد دانش آموزان در سنجش های بین المللی یا آزمون های نهایی، نرخ تکمیل پایه، نرخ ترک تحصیل و دیگر شاخص ها مشاهده کرده اید؟. آیا تا کنون ارزشیابی عملکرد مدیران از وزراء تا مدیران مدارس بر طبق این ملاک ها و ملاک های مشابه انجام شده است؟. حتی اگر خوش بینانه به این مورد نگاه نماییم که اراده ای بوده باشد، لکن عملکرد مناسبی دراین زمینه نداشته ایم، چونکه متاسفانه دانش آموزش وپرورش در نظام آموزشی ما بشدت پایین است.
محبی اشاره کرد: عواملی از قبیل اولویت نبودن آموزش وپرورش به مثابه یک امر ملی و اساس پیشرفت در کشور و سرمایه گذاری کمتر در آن، فقدان پاسخگویی در برابر عملکرد، عدم ارزشیابی این نظام در دوره های مدیریتی مختلف، نیروی انسانی نه چندان مطلوب، ضعف شایسته سالاری در انتصاب مدیران و رهبران آموزشی در سطح سیستم و مهم تر از همه این ها دانش فقیر و برنامه های آشفته و نبود یک برنامه بلند مدت و راهبردی مشخص با اهرم های تعهد و پاسخگویی باعث شکل گیری وضع فعلی شده است.
آشفته بازار استخدام نیرو بدون در نظر گرفتن صلاحیت های حرفه ای و مدارس دولتی کم کیفیت رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش با ذکر مثالی افزود: بعنوان مثال اگر به وضعیت جذب معلم در چند سال قبل نگاه کنید، حدود ۲۰۰ هزار معلم خارج از فرایند جذب مناسب و دانشگاه فرهنگیان فقط از راه آزمون کتبی و راه های دیگر مثل تبدیل وضعیت، بدون درنظر گرفتن صلاحیت های حرفه ای به استخدام آموزش وپرورش درآمده اند و همه این معلمان در مدارس دولتی مشغول بکار شده اند. به صورت طبیعی نتیجه چنین آشفته بازاری، مدارس دولتی کم کیفیت خواهد بود. بخش عمده جمعیت دانش آموزی در این مدارس تحصیل می کنند که نسبت به دانش آموزانی که در مدارس غیر دولتی و مدارس خاص تحصیل می کنند، کم برخوردارتر هستند و به صورت طبیعی از قدرت رقابت پایین تری برخوردار می باشند.
این استاد تمام برنامه ریزی درسی اعتقاد دارد که هم اکنون مشکل اصلی نظام آموزشی ما این نیست که چرا تعداد کمی از دانش آموزان مدارس دولتی وارد رشته های پر متقاضی و نیازمند کسب رتبه زیر ۳۰۰۰ می شوند چونکه بر مبنای پژوهشها و مطالعات بین المللی، ورود به این رشته ها به صورت اساسی در سطح جهان متأثر از توانایی یا ظرفیت دانش آموزان ( Ability/Capacity ) و طبقه اقتصادی- اجتماعی ( SES ) است و این دو متغیر نسبت به تغییر مقاوم هستند.
به گفته وی هم اکنون مشکل اصلی نظام آموزشی ما در دستیابی دانش آموزان به حداقل مهارت ها بعنوان مهم ترین ملاک عدالت آموزشی و هم نرخ ترک تحصیل، تکمیل پایه و متوسط عملکرد دانش آموزان و شاخص هایی از این دست است.
محبی با اعلان اینکه اگر نظام آموزشی در شاخصهای یاد شده توفیق به دست آورد، گام بزرگی برداشته خواهد شد، این را هم اظهار داشت که این امر نیازمند سرمایه گذاری بیشتر، هدایت درست منابع مادی و انسانی و برنامه ریزی دراز مدت است.
«مافیای کنکور»؛ آری یا خیر؟ رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش همینطور در پاسخ به این که نقش موسسات کنکوری و اصطلاحا مافیای کنکور در این میان چقدر است؟، آیا با وجود چیزی به اسم «مافیای کنکور» موافقید؟، توضیح داد: باآنکه همواره شبکه هایی برای تقلب، فروش سوالات کنکور، خرید و فروش صندلی های پر متقاضی وجود دارند که صدمه بسیار بزرگی است و مسائل و چالش های مخصوص به خویش را دارد که باید بشدت با آن برخورد کرد، اما این که بازاری بعنوان کتاب های کمک آموزشی شکل گرفته است را تخطئه نماییم و نام آنرا مافیا بنامیم، هم درست نیست.
هیچ کشوری با شکل گیری چنین بازارهایی مخالف نیست این عضو شورای عالی آموزش وپرورش اشاره کرد: در همه جای جهان، برگزاری آزمون های سرنوشت ساز (High-stakes ) در کنار خود منجر به شکل گیری بازارهای جانبی می شود. برای آزمون هایی مانند تافل، آیلتس و غیره، آزمونهای رشته های پزشکی، بورد و دستیاری، رشته های فنی و غیره که به افراد از گروههای مختلف کمک می کنند تا بتوانند در این آزمون ها موفق شوند، هزاران بلکه میلیونها کتاب و راهنما در سرتاسر جهان منتشر می شود. این کتابها سطح دانش و مهارت افراد را بالا می برند و در عین حال باعث کارآفرینی و نتایج اقتصادی مفیدی برای جامعه هم هستند. هیچ کشوری با شکل گیری چنین بازارهایی مخالف نیست وجلوی آنرا نمی گیرد، چونکه هم کارکردهای اقتصادی و هم کارکردهای آموزشی و فرهنگی قابل توجهی دارند و حتی به دانش آموزان کم برخورداری که به مدارس و معلمان خوب دسترسی ندارند، با هزینه بسیار کمتر کمک می کنند تا فرصت موفقیت در آزمونهای مهم را داشته باشند.
وی افزود: به نظر بنده مشکل اساسی اینست که ما به جای علت، خودمان را مشغول برخورد با معلول کرده ایم. لازم است برای سنجش توانایی های تربیتی مورد نظر سند تحول و برای نظام پذیرش دانشگاه فکر اساسی نماییم. یعنی باید کاری کرد که توان و ظرفیت موسسات آموزشی و کنکوری در خدمت تحقق اهداف عالی تعلیم و تربیت و ارتقای کیفیت یادگیری و گسترش کیفیت و برابری آموزشی باشد.
محبی تصریح کرد: مثلاً شما بررسی کنید ببینید در کدام کشور ها مثل کشور ما همه دانش آموزان مسیر پیشرفت و زندگی خویش را رفتن به دانشگاه می دانند.؟ در کجای دنیا به سبب ضعف هدایت تحصیلی هر سال بیشتر از ۵۰۰ هزار دانش آموز را وارد رشته تجربی می کنند تا بعدا در خوش بینانه ترین حالت حدود ۱۰ هزار نفر آنان یعنی ۲درصد در دانشگاه در رشته مورد علاقه خود که رشته های پزشکی است، قبول شوند و ۴۹۰ هزار نفر دیگر یعنی ۹۸درصد گرفتار فشار و ناراحتی روحی و ناامیدی و سرخوردگی شوند؟ چونکه کوشیده اند، خانواده ها هم برای آنان هزینه فراوانی کرده اند و توقع بوجود آمده است، اما موفق نشده اند.
در اغلب کشورهای اروپایی و آمریکایی زیر ۲۰ درصد دانش آموزان به دانشگاه می روند رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش با اعلان اینکه در اکثر کشورهای اروپایی و آمریکا تحصیل و هدایت تحصیلی به شکلی است که زیر ۲۰ درصد دانش آموزان به دانشگاه می روند، افزود: بقیه بعد از دوره دبیرستان وارد زندگی می شوند و مسیری غیر از مسیر دانشگاه را در پیش می گیرند. در این کشورها نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی یعنی همان آموزش و پرورش، دنبال تحقق شایستگی ها و مهارت های زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی است و فرد را برای تشکیل زندگی و ورود به اجتماع و نه برای رقابت ناعادلانه در ماراتن کنکور آماده می کند. به نظر بنده به جای مؤسسات کنکوری باید فکری به حال نظام ارزیابی شایستگی های تربیتی و سنجش و پذیرش دانشجو کرد چونکه تا آن زمان که نظام سنجش ما این گونه است، وضعیت بهتر نخواهد شد.
این استاد تمام برنامه ریزی درسی با اعلان اینکه قبولی دهک های بالا در رشته های پرمتقاضی مشکلی جهانی است، اشاره کرد: یونسکو در گزارشی در سال ۲۰۲۰ با عنوان Towards universal access to higher education: international trends یعنی «دسترسی همگانی به آموزش عالی: روندهای بین المللی»، دسترسی مناطق مختلف جهان به آموزش عالی را مورد بررسی قرار داده است. همچون کشورهایی که در این گزارش به آنها اشاره شده است، ایران است. در صفحه ۲۸ این گزارش آمده است، ایران بعنوان یکی از کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوب آسیا، بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۸ در دسترسی به آموزش عالی افزایش پیوسته از ۱۰ درصد به ۳۵ درصد داشته است.
وی ادامه داد: بر مبنای مطالب صفحه ۱۶ همین گزارش که ۶ تدبیر اصلی در ارتباط با کنوانسیون مبارزه با تبعیض در آموزش را لیست کرده است، سومین مورد از تدابیر این کنوانسیون در ارتباط با «آموزش عالی: دسترسی برابر به آموزش عالی برای همه بر مبنای ظرفیت یا قابلیت فردی» است. یعنی اگر فردی قابلیت یا ظرفیت رشته ای را دارد، بتواند بر مبنای شیوه های پذیرش به آن رشته وارد شود. به عبارتی باید دسترسی به آموزش عالی برای همگان فراهم باشد، منتها به شرط قابلیت یا ظرفیت که پیش تر هم به آن اشاره شد.
محبی با تأکید بر این که مسلم است که رشته های پرمتقاضی مانند پزشکی و غیره به صورت سخت تحت تاثیر توانایی ـ ظرفیت (دانش، استعداد، انگیزه، سختکوشی، پشتکار، برنامه ریزی و غیره) و پایگاه اقتصادی-اجتماعی (حمایت های مالی، استانداردهای بالا، انتظارات عملکردی بالا و پشتیبانی همه جانبه از سوی والدین، تحصیلات بالای والدین که هم اقتصادی و هم اجتماعی اند) هستند، اظهار داشت: ازاین رو طبیعی است که دهک های بالا بنا به دلایلی که برشمردم در آزمون ها شامل مدرسه ای و آموزش عالی، عملکرد و موفقیت بیشتری را نشان دهند. با این وصف کشورها برای افزایش دسترسی دانش آموزان کمتر خوردار به آموزش عالی تدابیری را به کار می گیرند که نیازمند مطالعه ای مجزا (مطالعه فوری یا مروری) است.
شکاف یادگیری بین غنی و فقیر باید از سنین پایین کاهش یابد رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش اعتقاد دارد که آموزش وپرورش بعنوان مساوات گر بزرگ تلقی می شود، چونکه می تواند شکاف طبقاتی و انتقال بین نسلی فقر (والدین فقیر به فرزندان فقیر) را کم کند و این امر مگر در یک زمان طولانی و از سنین قبل از دبستان میسر نیست.
این استاد تمام برنامه ریزی درسی اظهار داشت: یعنی شکاف یادگیری بین غنی و فقیر باید از سنین پایین کاهش پیدا کند تا در دوره های بعدی فرصت های برابر آموزشی در سطح آموزش عالی داشته باشند. به این منظور کشورها می کوشند آموزش های قبل از دبستان در گروه سنی ۳ یا ۴ سال تا ۶ سال را برای جمعیت های نابرخوردار به صورت مجانی فراهم آورند تا شکاف یادگیری از سنین پایین کم شود. سیاستی که در کشور ما برعکس است. مداخلات در دوره ابتدایی هم متأثر از همین دیدگاه است، یا دسترسی به آموزش باکیفیت در مدارس دولتی هم بر همین قیاس است. با این وصف، تفاوت در توانایی یا ظرفیت ها و حمایت های والدین (طبقه اقتصادی-اجتماعی) همچنان به قوت خود باقی هستند. یعنی نظام های آموزشی می کوشند که این شکاف پیشرفت را به حداقل برسانند اما هیچگاه "صفر" نمی شود.
تحول در مدارس دولتی؛ راه سخت و درازی در پیش است این عضو شورای عالی آموزش وپرورش در پاسخ به این که راه تحول در مدارس دولتی چیست؟، اشاره کرد: راه سخت و درازی در پیش است. قبل از هر چیز باید بدانیم که تغییر در آموزش وپرورش فرآیندی تدریجی و طولانی است. یعنی اگر امروز شاهد نزول بیشتر از پیش کیفیت آموزش وپرورش کشورمان هستیم، این اتفاق یک شبه روی نداده است و فرآیندی طولانی تا اینجا طی شده است. ازاین رو برای تغییرات مثبت و رسیدن به مدارس باکیفیت هم نیازمند زمانی نسبتا طولانی هستیم. کشور سنگاپور ۱۹ سال طول کشیده که از یک کشور فقیر و بشدت فاسد به راس آموزش جهانی صعود کند. وضع فنلاند و دیگر نظام های آموزشی موفق هم به همین صورت است.
به قول محبی تمام ساختار آموزش وپرورش به منظور پشتیبانی از مدرسه طراحی شده است و این یعنی پیامد مدرسه و دانش آموز هر چه باشد، نشان دهنده توفیق یا شکست سیاست ها و یا برنامه های نظام آموزش وپرورش در سطح کلان است.
رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش با اعلان اینکه قبل از هرچیز باید مدرسه، مدیر و معلم پاسخگوی عملکرد دانش آموزان شوند، توضیح داد: به منظور ایجاد چنین نظام پاسخگویی، منطقه و استان و ستاد باید پاسخگو شوند. پاسخگویی مدرسه، مدیر و معلم مستلزم حمایت های مادی و معنوی کافی شامل تأمین منابع لازم و کافی و هم هدایت درست و عادلانه منابع، کارایی تخصیصی و فنی است. از سوی دیگر وقتی دستگاه های دیگر و حکمرانی در سطح ملی پاسخگو نباشد، ترویج این فرهنگ و سیاست پاسخگویی در آموزش وپرورش کاری بس دشوار است. گرچه نظام آموزش وپرورش در سطح کلان نیازمند یک برنامه راهبردی استاندارد و درست و اجرا و پایش مستمر آن است، اما می شود از راه تدوین اهداف، معیارها و شاخصهای پیشرفت مدارس و کارکنان آن شامل مدیر و معلم، عملکرد مدارس، مدیران و معلمان مورد ارزشیابی سازنده و بهبود مستمر قرار گیرد.
وی اعتقاد دارد که ارزشیابی مستمر مدرسه، مدیر، معلم و نظام آموزشی، استفاده از نتایج ارزشیابی به منظور بازاندیشی در مدیریت، تدوین راهبردها و برنامه ها باید در دستور کار آموزش وپرورش قرار گیرند.
این استاد تمام برنامه ریزی درسی اشاره کرد: خلاصه و دقیق آنکه مدارس باید نسبت به عملکرد دانش آموزان در مهارت های اساسی شناختی و غیرشناختی پاسخگو شوند و به منظور بهبود این عملکرد مورد پایش و حمایت مستمر قرار گیرند. حال این که توزیع منابع، نظام انتصابات، ارتقای حرفه ای نیروی انسانی و این که چه برنامه های عملیاتی در سطح مدرسه و ستاد نیازمند است، دراین مختصر نمی گنجد. یعنی به جهت اینکه مدرسه دولتی باعث ارتقای عملکرد دانش آموزان شود باید مبتنی بر دانش روز آمد و عمیق، برنامه های مبتنی بر شواهدی را که حاصل تجارب نظام های آموزشی موفق است را جمع آوری، مناسب سازی و اجرا و پایش کند و از اقدامات آزمون و خطا و نظام های مشورتی غیرعلمی و فاجعه بار که رویه معمول نظام آموزشی تا کنون بوده است، بشدت اجتناب کند. همینطور باید تصمیمات و برنامه ها را متناسب با دانش آموزش وپرورش در سطح جهان تغییر دهیم.
محبی با اعلان اینکه تعهد مدیریت ها و ارزشیابی آنها باید در راه حرکت مستمر در این ریل گذاری باشد، اظهار داشت: یعنی مدیریت ها و معلمان بر مبنای میزان دستیابی به اهداف مدرسه که در راس آن عملکرد تحصیلی (شناختی و غیرشناختی) دانش آموز است، مورد ارزشیابی، ابقا، انفصال یا پاداش و ارتقاء قرار گیرند. درست است مدارس خاص و غیردولتی معروف، دانش آموزان برتر و دارای عملکرد بهتر را جذب می کنند (ملاک توانایی یا ظرفیت) و از آن طرف به سبب این که باید نسبت به هزینه ای که دریافت می کنند یا حفظ متقاضیان خود پاسخگو باشند، خروجی بهتر و بالاتری دارند، اما استعداد و توانایی، خصوصیت های دینامیک یا پویایی هستند و مدارس دولتی هم مملو از دانش آموزان کمترخوردار مستعد هستند. اگر نظام ارزشیابی و پایش مستمری از مدارس، مدیران و معلمان در کنار حمایت های مادی و معنوی لازم شکل بگیرد، عملکرد مدارس و دانش آموزان بهبود جدی خواهد یافت.
مدارس دولتی باید بدانند بر مبنای عملکرد دانش آموزان خود مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت این استاد تمام برنامه ریزی درسی اشاره کرد: باید انتظارات روشن و دقیق از مدارس و عملکرد آنها از نو تعریف شود. برگزاری جشن و جشنواره، نمایشگاه و دیگر کارهای کم ثمر باید جای خویش را به کارهای اساسی هدفمند و آموزشی در دروس اصلی مانند خواندن و نوشتن (فارسی)، ریاضیات، علوم، مهارت های عاطفی و اجتماعی و ورزش و سلامت دهد. مدارس دولتی باید بدانند بر مبنای عملکرد دانش آموزان خود مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. البته دراین زمینه ملاحظاتی وجود دارد که باید در جای دیگری به آنها پرداخت. به همین سیاق برنامه درسی مدارس که مملو از فزونباری موضوعی و مفهومی است هم بایدتغییر کنند.
رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش همینطور در قسمت دیگر سخنان خود در رابطه با برنامه مشخص پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برای بهبود وضعیت مدرسه وکیفیت یادگیری توضیح داد: پژوهشگاه مطالعات دو کار مشخص را دنبال کرده است؛ اول این که کوشیده وضعیت کیفیت آموزش و یادگیری را به صورت دقیق و شفاف برای مدیران عالی و سیاست گذاران و برنامه ریزان ترسیم کند. این کار در دو سطح ملی و بین المللی به انجام می رسد، یعنی با همکاری انجمن بین المللی IEA آزمونهای تیمز و پرلز برای سنجش وضعیت مهارتهای تحلیل ریاضی، علوم و سواد خواندن برگزار می نماید و در سطح ملی هم آزمون سنجش کیفیت یادگیری را طراحی نموده و یکبار هم برای دانش آموزان پایه ششم اجرا کرده است که نتایچ آن بزودی منتشر خواهد شد.
این عضو شورای عالی آموزش وپرورش اشاره کرد: کار دیگری که انجام داده ایم تدوین ابعاد، مؤلفه ها و شاخصهای مدرسه تراز سند تحول است که نهایی شده است. همینطور الگوی ارزیابی مدارس بر مبنای آن در حال انجام می باشد و در ادامه تدوین برنامه راهبردی و عملیاتی مدارس برپایه نتیجه ارزیابی از دیگر اقدامات است. این مهم هم در دست اقدام است. همینطور کارهای مهم دیگری هم آغاز کرده ایم که می تواند ارتقای کیفیت یادگیری و هم عدالت آموزشی را به همراه داشته باشد.
محبی صدمه شناسی طرح ارزشیابی و رتبه بندی معلمان وارائه مدل مطلوب آن، تدوین الگوی استعداد یابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان، ارزیابی و صدمه شناسی تنوع مدارس برپایه اهداف تشکیل آنها و ارتباط آن با عدالت و برابری آموزشی، باز طراحی ساختار آموزش وپرورش با رویکرد افزایش کارآمدی و توجه ویژه به مناطق و مدارس و نقشه جامع اجرای سند تحول را از دیگر اقدامات پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش عنوان نمود و اضافه کرد: همه این موارد به مرور حداکثر تا انتهای سال تحصیلی آینده به سر انجام می رسد. البته برخی از آنها مثل نقشه اجرای سند تحول و صدمه شناسی و عرضه الگوی مطلوب رتبه بندی معلمان حدود ۷۰ درصد پیش رفته است و حداکثرتا دو ماه آینده نهایی خواهد شد.
منبع: تور و گردشگری
این پست تور و گردشگری را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان تور و گردشگری در مورد این مطلب